جزیره گرگ‌ها، هشتمین کتاب از مجموعه کتاب‌های نبرد با شیاطین، نوشته دارن شان است. راوی این کتاب -گروبز- شخصیت اصلی کتاب‌های لردلاس، فاجعه اسلاتر، دیو همخون، اسرار هیولایی و قهرمانان جهنم است

داستان

در کتاب هفتم خواندیم که گروبز از گروه مریدها از جمله برانابوس و بک، کرنل و… جدا شده، و به همراه میرآ و شارک به دنبال کشف راز حملهٔ گرگ نماها به خانهٔ اربابی «درویش» می‌روند؛ و در کتاب هشتم هم به دنبال همین ماجرا به کمک مردی به نام «تیماس براوس» جزیره‌ای را پیدا می‌کنند که لمب‌ها گرگ نماها را در آن پرورش داده و حتی باعث زادولد آنها نیز می‌شوند تا بتوانند از آن‌ها نسل جدیدی را به وجود می‌آورند تا با تغییراتی ژنتیکی آنها را فرمانبر خود کنند. در ادامه طی ماجراهایی گروبز نیمه دوم وجودش (گرگ نما) را آزاد می‌کند و رهبری بقیهٔ گرگ‌نماها را برعهده می‌گیرد. او به نیمه گرگ نمایی تبدیل می‌شود که قطعه‌ای از کاگاش هم هست. در آخر این کتاب گروبز به دیدار درویش و بک و مردی به نام «کریلی کواچ» -یک مرید- می‌رود که تنها بازماندگان گروه دیگر هستند. در این کتاب، «کرنل» ناپدید شده و احتمال مرگ او داده می‌شود. اما گروبز با امیدواری می‌گوید که هنوز کرنل زنده‌است و شاید مثل من به چیز دیگری تبدیل شده باشد مثل یک لکهٔ نور.

معلوم نیست دارن چی می‌خواهد. خواننده را گیج کند یا مثل حماسه (سرزمین اشباح) کتاب را تمام کند. دارن شان در قسمتی از این کتاب می‌نویسد:

«یونی آهسته در گوش گروبز زمزمه می‌کند: «من هنوز استعدادهای گذشته‌ام را دارم. تو در آینده، دنیا را نابود می‌کنی.» و این شباهتی به‌سرزمین اشباح دارد.»

برای دانلود کتاب جزیره گرگ ها اینجا کلیک کنید